:روشهای فروش محصولات و سنگ های مصنوعی سمنت پلاست
بازاریابی پیامکی
فروش آنلاین
بازاریابی در شبکه های اجتماعی
بازاریابی از طریق ایمیل
طراحی سایت و بازاریابی اینترنتی
مراجعه مستقیم بازاریاب
فروش مستقیم با احداث فروشگاه
شما به وسیله ی 5 مورد اول باید برند خود را به همه معرفی کنید تا زمانی که بازاریاب ها و تیم فروش به اشخاص مراجعه می کنند این افراد دست کم یکبار اسم برند شما را شنیده باشد و تبلیغات شما را از ، پیامک و یا شبکه های اجتماعی دریافت کرده باشند. شما می توانید از طریق بازاریابی پیامکی یک بازار هدف خاص را انتخاب کنید، مثل مهندسین عمران ،مهندسین معمار ، پیمانکارها و دفاتر دکوراسیون داخلی و آنها را ترغیب کنید تا به صورت حضوری به دفاتر فروش شما مراجعه کنند و از محصولاتتان بازدید کنند.ولی سعی کنید از انتشار عکس نمونه های خاص خود، خودداری کنید زیرا این عکس ها به سرعت در شبکه های اجتماعی منتقل شده و احتمال تقلید و شبیه سازی کار شما توسط دیگر شرکت ها سریع تر اتفاق می افتد
همه ی این شیوه ها برای این است که شما برند خود را در میان مردم جا بیندازید و آنها را به سمت فروشگاه خود ترغیب کنید ، کار اصلی شما در فروشگاهتان است. اینکه چه کسی پاسخگوی مشتریان باشد. از چه ادبیاتی استفاده کند ، نوع برخورد او با مشتری به چه صورت باشد و چه مقدار در جلب رضایت مشتری قدرتمند عمل کند، بسیار مهم است.
با نگاهی به آینده هوشمندانه استخدام کنید
بهترین راه برای جلوگیری از داشتن نیروهای فروش ضعیف این است که در وهله اول آنها را استخدام نکنیم و یا حداقل آنها را به سرعت شناسایی کنیم
اجتناب از قرار گرفتن در این وضعیت برای تیم مدیریت بسیار مهم است. تلاش کنید تا فروشندگان خود را در بالاترین سطح عملکردیشان نگه دارید و قبل از اینکه به بدترین فرد تیم و با پایینترین عملکرد ممکن تبدیل شوند در این روند مداخله کنید.
شرکتها باید قبل از هرگونه استخدام، مجموعه رفتارهایی را مشخص کنند که انگیزاننده موفقیت است. اگر شما یک پروفایل از رفتار انگیزاننده موفقیت را مشخص کردید، میتوانید اطمینان حاصل کنید که افراد به این رفتارها گرایش و تعهد خواهند داشت.
تحقیقات نشان میدهند که کمپانیها، زمان زیادی را صرف آموزش 20 عضو برتر و زمان زیادی را هم صرف بهبود 20 درصد دارای پایینترین سطح عملکرد میکنند. اما تمرکز بر هسته 60 درصدی وسط نیروی فروش بهترین و سودآورترین راه برای شما خواهد بود. برای برخی از افراد دارای عملکرد سطح پایین هیچ مقدار آموزشی تاثیری بر بهتر شدن آنها نخواهد داشت
شرکتها باید در طول مصاحبه شغلی انتظارات خود را به داوطلبان بگویند تا آنها بدانند که قرار است چه کاری را انجام دهند مانند کسی که سبک زندگی ناسالمی را پیش گرفته است، کارکنان فروش نیز گاهی اوقات به یک " رژیم فروش" برای به دست آوردن چشمانداز درمورد چالشهای آن نیاز دارند. برای مثال میتوان به آنها حجم کمتری از کار را بدهیم تا بروی آن کنند. به این صورت آنها میتوانند اعتماد به نفس خود را به دست آورند و از فرسودگی شغلی ناشی از تلاشهای بسیار برای فروشهای بزرگ جلوگیری کنند.شما باید تعادل بین اهداف واقعبینانه و ایجاد اضطراب عملکرد بیشازحد را حفظ کنید. آنها نباید دفتر کار را یک مکان دلهرهآور ببینند، این کار باعث رویگردانی بسیاری از افراد خواهد شد و آنهایی نیز که میمانند با وجود این فشار داخلی تنها تماسهای ناامیدانهای میگیرند که در طی آن دائما به مشتریان دروغ میگویند تا فقط فروش خود را انجام دهند.
در واقع ، تحقیقات نشان میدهند که اعضا تیم بازاریابان به شدت ترجیح میدهند که تحت مربیگری سرپرست مستقیم خود باشند
شما باید کسی را برای نظارت بر تیم بازاریابی خود استخدام کنید که نه تنها مایل به سر و کله زدن با تیم باشد بلکه قادر به شناسایی نقاط ضعف آنها را باشد و به طور مستقیم با بازاریابان برای غلبه بر چالشهای خود کار کنند. بسیاری از شرکتها این اشتباه را مرتکب میشوند که بهترین بازاریابان خود را به سمتهای مدیریتی منصوب میکنند، درحالی که اغلب فروشندگان خبره، مهارت و چابکی مربیگری که برای هدایت موثر یک تیم موردنیاز است را ندارند.
از فروشندگان خود بخواهید که تماسهای فروش خود را برای شما شرح دهند تا نکاتی را که میتواند تماسهای آنان را بهبود بخشد به آنها تذکر دهید
شش مرحله تماس با مشتریان بالقوه
-ابتدا هدف خود را از برقراری تماس با مخاطب تعیین کنید:
-بدانید که به دنبال چه چیزی هستید؟ چه اطلاعاتی می خواهید؟ و چه اطلاعاتی باید بدهید؟ می توانید این اهداف را مدنظر داشته باشید:
- آشنا شدن با مشتری
- شناسائی نیازهای مشتری و موقعیت او
- تشویق مشتری برای تشکیل جلسۀ مشترک
- فروش محصول و ...
- بر ترس خود غلبه کنید : می دانید از چه می ترسید؟ از نه شنیدن . اما نه شنیدن امری عادی است که همواره در اولین تماس با مخاطبتان وجود دارد. مطمئن باشید که این نه شنیدن به معنای نخریدن محصولتان نیست. مردم کارها را برای دلایل خودشان انجام می دهند نه ما. آنها بوسیلۀ علاقۀ شخصی خودشان دارای انگیزه هستند. شاید این جمله را شنیده باشید که " چی به من می رسه؟" همچنین بسیاری از مردم از آنچه که به آنها گفته شود انجام دهند یا قانع برای انجام دادن شده باشند مقاومت می کنند ، اما آنها دوست دارند یاد بگیرند چگونه انجام دهند یا چه چیزی را انجام دهند. اگر به مردم بخندید آنها هم خنده به شما تحویل می دهند.
- به صدا و نحوۀ صحبت کردن خودتان دقت کنید : از خصوصیات یک فروشندۀ موفق خودجوش بودن و سرزندگی است. هنگام صحبت کردن با محبت،گرم و شمرده صحبت کنید. صحبت کردن درست باعث می شود تا علاقه و اعتماد به نفس به شخص مخاطب منتقل شود و اعتماد او جلب شود.
- ارتباط با مشتری را به صورت مداوم در برنامۀ کاری خود قرار دهید: برقراری تماس زمانی مؤثر است که به صورت مداوم انجام شود. در هر مقطع زمانی مشتریان بالقوه شما را فراموش می کنند چرا که مشغلۀ کاری این فرصت را به آنها نمی دهد که با شما تماس بگیرند. تماس مداوم با مشتری اصل مشتری مداری است و باعث می شود تا مشتری اطمینان پیدا کند که شما به او اهمیت می دهید البته این بدان معنی نیست که در او چنین تصوری را ایجاد کنید که به او محتاج هستید بلکه باعث ایجاد یک احترام دوسویه می شود. اگر توانسته اید با مشتری خود رابطۀ دوستی ایجاد کنید حتی یک احوال پرسی ساده هم بسیار مؤثر است و یا تشکر از او و یا ارسال کارت تبریک در ایام خاص.
- در برقراری تماس سعی کنید وقت زیادی هدر نشود: سعی کنید بر زمان به صورت بهینه و مناسب کنترل داشته باشید تا بتوانید تعداد تماس های بیشتری در واحد زمان داشته باشید.
- پیگیری را فراموش نکنید: با اولین تماس امکان اینکه به نتیجۀ دلخواه خود برسید تنها 44% خواهد بود. به طور کلی گفته می شود که فرآیند فروش به شش مرحله تقسیم می شود . همانطور که گفتم در مرحلۀ اول 44% امکان فروش وجود دارد. در مرحلۀ دوم این مقدار به 16% می رسد . مرحلۀ سوم 14% ، مرحلۀ چهارم 12% ، مرحلۀ پنجم 8% و در مرحلۀ ششم تنها احتمال 3% امکان فروش محصول مهیا می شود. برخی از افراد موضوع پیگیری در بازاریابی را یک عمل به دور از اخلاقیات تلقی می کنند و تصورشان بر این است که بازاریاب مشتری را تحت فشار می گذارد. اغلب آنها تا به حال نه فروشنده بودند نه مطلبی راجع به آن خوانده اند و این در حالی است که خودشان اجناسشان را طی همین پی گیری خرید می کنند و بدون اینکه متوجه باشند پروسۀ بازاریابی روی آنها انجام می شود و در نهایت نیازشان برطرف می شود و بازاریاب یکی دیگر از مشکلاتشان را طی همین پی گیری حل می کند
نکاتی که یک فروشنده برای فروش بهتر باید رعایت کند:
-به مشتريان بالقوه هميشه با اين ديد نزديك شويد كه به آنها خواهيد فروخت.
-هميشه به توصيه ديگران درباره سر و وضع و نحوه حضورتان گوش كنيد.
-اگر مي خواهيد ديگران به حرفتان اعتقاد پيدا كنند اعتماد به نفس داشته باشيد.
-سخنان خود را ضبط و اشكالات آن را برطرف كنيد.
-مطالب و مهارتهايي را كه فرا مي گيرد مرتبا مرور و تمرين كنيد.
-نياز واقعي مشتري را سريعا شناسايي كنيد و آن را برآورده سازيد.
-به مشتري به چشم يك دوست نگاه كنيد نه به چشم دشمن
-ممكن است چيزهايي كه براي مشتري اولويت دارد با آنچه شما انتظار داشتيد تفاوت داشته باشد.
-هرگاه به مشتري قولي داديد به آن عمل كنيد.
-با هدفمند كردن و برنامه ريزي كردن در وقت و نيروي خود صرفه جويي كنيد.
-به مشتريان جديد و فعلي به يك ميزان توجه كنيد.
-پي گيري را در دستور كار خود قرار دهيد.
-عادت داشته باشيد كه پس از هر فروش به مشتري خود زنگ زده و ببينيد كه آيا رضايت او جلب شده است.
-لحظه اي تامل كنيد و از ديد مشتري نگاه كنيد كه شركت شما چگونه تماس هاي تلفني را پاسخ مي دهد.
-براي ترغيب مشتري به خريد مزاياي رايگان و ديگر مزاياي محصولاتتان را به وي گوشزد كنيد.
-به مشتريان اطلاعاتي را بدهيد كه واقعا نياز دارند.
-قبل از آنكه به مشتري قولي بدهيد مطمئن شويد كه شركت قادر به انجام قول هاي شما مي باشد.
-تا آنجا كه ممكن است كوتاه صحبت كنيد. فقط به موضوع اصلي بپردازيد و پاياني مثبت داشته باشيد.
-تجزيه و تحليل كنيد كه اگر به جاي طرف مقابل بوديد چه كار مي كرديد.
-از رفتار مخالفت آميز و ستيزه جويانه اجتناب كنيد و با مشتري همفكري كنيد.
-هرگز از رقباي خود انتقاد نكنيد بلكه سعي كنيد عملكردي بهتر از آنها داشته باشيد.
-سعي كنيد هميشه جو مذاكرات را دوستانه نگه داريد.
-مشكلاتي را كه نمي توانيد حل كنيد سريعا با مدير خود در ميان بگذاريد.
-فارغ از نتيجه اي كه به دست مي آوريد از مشتري به گرمي تشكر كنيد
-انتقادهاي جدي مشتري را مد نظر قرار داده و از شكست درس بگيريد